□
کـز حسـد یـوسف به گرگـان میدهند
یـوسفـان از مـکــر اخـوان در چـهند
(۲/۱۴۰۷)
الهام از آیه «قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ لا تَقْتُلُوا یُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فی غَیابَتِ الْجُبِّ یَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّیَّارَهِ إِنْ کُنْتُمْ فاعِلینَ»، (گویندهای از میان آنان گفت یوسف را نکشید، بلکه اگر میخواهید کاری بکنید او را در نهانگاه چاهی بیندازید که برخی از کاروانیان او را برگیرد.)، (یوسف، ۱۰). مولانا به لایهی زیرین آیه توجه مینماید. او معتقد است گرگی که در وجود ماست از صد هزار گرگ بدتر است. آن گرگ ظاهری یوسف را ندرید بلکه گرگی بدتر که همان حسادت باشد، او را درید.
□
رفـت تـا جـویــای اللّـه گشتـه بــود
در سگ اصحـاب خـوبـی زان وفــود
(۲/۱۴۲۶)
اشاره به عبارت قرآنی «…کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ بِالْوَصیدِ…»، (… و سگشان بازوانش را بر درگاه غار گشوده بود…)، (کهف، ۱۸). مولانا با اشاره به عبارت قرآنی تفسیر خلاقانه از بیت ارائه میدهد و میگوید از اصحاب کهف، صفتى بر سگشان اثر بخشیده شد که او بر اثر آن صفت جویاى خدا شد.
□
چـون قتیـل از گـاو موسـی ای ثقات
تـا زخـم لخـت یـابـم مــن حـیـات
همچو کشته و گاو موسی گش شـوم
تا ز زخم لخت گـاوی خـوش شـوم
همـچـو مس از کیـمـیـا شد زرّ سـاو
زنـده شـد کـشـتـه ز زخــم دُمّ گـاو
وانــمــود آن زمـره خــونخــوار را
کـشـتـه برجست و بگفـت اسـرار را
(۲/۱۴۳۸-۱۴۴۱)
اقتباس از آیات «وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فیها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ. فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ اللَّهُ الْمَوْتى وَ یُریکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ»، (و یاد کنید که چون کسى را کشتید و درباره او به ستیزه پرداختید [و به گردن همدیگر انداختید] و خداوند آشکارکننده چیزى است که پنهان مىساختید. آنگاه گفتیم بخشى از بدن گاو را به او [بدن آن کشته] بزنید [تا زنده شود] و خداوند این چنین مردگان را زنده مىکند و معجزات خویش را به شما مىنمایاند تا بیندیشید.)، (بقره، ۷۲-۷۳). مولانا اشاره به ماجراى گاو بنى اسرائیل که مفسران قرآن آنرا به صورتهای مختلف بیان میکنند در این ابیات مولانا آیه را در منطق تعلیمی تفسیر میکند تا بگوید اى انسان، قلب تو مانند آن مقتول است و نفس امّارۀ تو نیز همانند آن گاو؛ تا گاو نفست را ذبح نکنى قلب و روحت زنده نمىشود.
□
مــوم چـه بــود در کـف او ای ظلوم
در کــف داود کاهـن گــشـت مــوم
(۲/۱۴۸۴)
مصرع اول اقتباس از آیه «وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً یا جِبالُ أَوِّبی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ»، (و به راستی از خود به داود بخششی [و موهبتی] ارزانی داشتیم [و گفتیم] ای کوهها و ای مرغان با او [در تسبیح] همنوایی کنید؛ و آهن را برای او نرم گردانیدیم.)، (سبأ، ۱۰). مولانا از مفهوم آیه در منطق تمثیلی استفاده میکند.
□
بـیـنـد انـدر نــار فـردس و قصــور
جـان ابــراهیــم بـایـد تـا بـه نـــور
(۲/۱۵۵۸)
الهام از عبارت قرآنی «قُلْنا یا نارُ کُونی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهیمَ»، (گفتیم ای آتش بر ابراهیم سرد و سلامت شو)، (انبیاء، ۶۹). مولانا با الهام از مفهوم آیه و یادآوری داستان حضرت ابراهیم میگوید جانى باید مانند جان حضرت ابراهیم باشد تا نور معرفت در میان آتش، بهشت و کاخها را مشاهده کند.
□
بت پرستش گفـت و ضدّمـاش خواند
دیـدهی حس را خــدا اعمـاش خواند
(۲/۱۶۰۹)
الهام از آیه «وَ مَنْ کانَ فی هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِی الْآخِرَهِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبیلاً»، (هر کس که در اینجا کوردل باشد، همو در آخرت هم کوردل وگمراهتر است.)، (اسراء، ۷۲). و نیز (اعراف، ۱۷۹). مولانا با اشاره به مفهوم قسمتی از آیه میگوید چشم حسّى را خدا نابینا خوانده و آن را بتپرست و دشمن ما توصیف کرده است.
□
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |