در تعیین اولویت اهمیت عوامل درونی، عامل ماهیت کار، مهمترین عامل انگیزش شغلی است. کاشانیان معتقد است که افراد از مشاغل پرتحرک، بیش از کارهای عادی و معمولی لذت میبرند و رضایت خاطر حاصل میکنند و هنگامی بهتر کار میکند که ماهیت کار برایش جالب باشد. مشاغل تخصصی پس از مدتی باعث کسالت و دلزدگی میشود و انگیزه به کار را در آنان تضعیف میکند که میتوان با متنوع ساختن شغل ایجاد انگیزه نمود.
مدل ویژگی های شغل برای مطالعه ،بررسی و طراحی شغل ارائه شده است. این مدل متشکل از سه مرحله ابعاد شغل، حالات روانی حساس و خروجی ها می باشد. ابعاد شامل تنوع مهارت، هویت وظایف، اهمیت وظایف،آزادی در انجام وظایف و بازخور،می باشد )هاکمنواولدهام، 1314). ابعاد شغل موجب سه حالت روانی حساس می شوندکه عبارتند از معنی داری، مسئولیت پذیری. درقبال نتایج و آگاهی از نتایج. در نهایت این حالت ها منجر به خروجی های مثبت در محل کار نظیرانگیزش بالا ،تعهد سازمانی و رضایت شغلی می شوند. در مجموع، میزان انگیزش فرد بستگی به حالات روانی حساس دارد. هرچه این حالت ها در شغلی در سطوح بالاتری قرار بگیرند، شاغل از انگیزش درونی بالاتر ،عملکرد شغلی با کیفیت تر، رضایت شغلی بیشتر و غیبت در کار و ترک شغل کمتری برخوردار خواهد بود. میانگین سه بُعد تنوع، هویت و اهمیت وظایف که شکل دهنده معناداری شغل هستند در آزادی که شکل دهنده مسئولیت پذیری شغل و در بازخور که تامین کننده اطلاعات عملکرد شغل بوده ، ضرب شده و میزان انگیزش بالقوه شغل 23 را رقم می زنند. از این رو، هر کدام از ابعاد سه گانه تنوع، هویت و اهمیت وظایف می توانند جایگزین یکدیگر شده و انگیزش را افزایش دهند، اما ابعاد آزادی و بازخور شغلی نه با همدیگر و نه با سایر ابعاد قابلیت جایگزینی نداشته و برای افزایش انگیزش بایستی در سطح بالایی تامین شوند. از این رو، این مدل می تواند مدیران را در زمینه تحلیل، طراحی و باز مهندسی مشاغل برای افزایش کمیت و کیفیت خروجی های سازمان یاری دهد.